جهت دانلود - دریافت مصاحبه ها
دریافت
حجم: 5.7 مگابایت
--------------------------------------------------
صوت مصاحبه مادر شهید
بِسمِ اَللّه اَلرَحمن اَلرَحیم
وَلا تَحسَبَن اَلّذِّینَ قُتِلُوا فِی سَبِیِل اَللّهِ اَمواتا بَل اَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُون
ما همیشه حق را بر باطل غلبه می دهیم و با طل را پایمال می سازیم و حق باطل را نابود می کند زیرا باطل نا پایدار است.
بادرود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریّت حضرت حجّت ابن الحسن العسکری و با سلام بر قائد اعظم حضرت امام خمینی بزرگ سازنده و جهت دهنده مبارزات ایران و بادرود بر همه شهدا اسلام شهدای حق بر آزادی که بهشت جاودان را به جان خریدند و سلام بر خانواده شهدا و مجروهین و معلولین که چشم و چراغ این ملّتند.
من به راهی قدم نهادم که انبیاء قدم نهاده من راهی را انتخاب کردم که سرور آزادگان حسین ابن علی (ع) انتخاب نموده است.
بارالها من کیستم،آن قدر گناه کردم که نمی دانم با چه رویی به درگاهت ناله برم. بارالها منِ ناتوان را به راه راست هدایت بفرما . خدایا از تو می خواهم که همچو عباس دلاور پاهایم را در شلمچه از من جدا کنی . دست هایم را در دریاچه ماهی، خدایا جانم را در آب ها و باتلاق ها بگیر . خدایا از تو خواهم که جسدم را در میان باتلاق ها نا پدید کنی تا کسی جسدم را نبیند . خدایا با چه زبانی گویم آخر تا کی این همه دردها را تحمل کنم . آخر مگر این دل کوچک من چیست که این همه دردها را باید تحمل کنم . خدایا سربازان ما را درس پرهیز گاری را بیاموز و راهشان راستین و کارشان را استوار گردان . شما وقتی این وصیت نامه را می خوانید که من دیگر در میان شما نیستم و شما برای همیشه جسدم را در خروار ها خاک مدفون خواهید کرد ولی حرف دل من این است ؛ ای دوستان من ، ای برادران من از خدا می خواهم که مرا به خاک بسپارید و مرا در یاد بسپارید . ای کسانی که همیشه به فکر مادیات نباشید . آیا من هنوز نوجوانی بیش نیستم ؟ زندگی را دوست نمی دارم ؟ دلم نمی خواهد که در زیر سایه پدر و مادرم زندگی آرامی را داشته باشم ؟ چرا رختخواب گرم و نرم را فراموش کردم و به جبهه آمدم ؟ چه سختی ها را تحمل کردم زیرا لذتی که آخرت دارد در دنیا ندارد .
شیرینی های دنیا زود گذر می با شند ولی شیرینی ها و لذائذ اخروی جاودانه و پایدار می باشد و شما ای مادر عزیزم شما برای من زحمات زیادی متحمّل شدید ولی من هیچگاه نتوانستم زحمات شمارا جبران نمایم و تنها می توانم با شهادت خودم شمارا در آخرت رو سفید و در پیشگاه حضرت فاطمه (س) سر بلند سازم.
مادرم خواهش مندم که شیر پاکتان را به من حلال نمایید و همواره مانند زینب(س) تداوم دهنده راه من باشید و شما ای پدر بزرگوارم برای من زحمات زیادی کشدید ولی من آن قدر قدردان خوبی برای شما نبودم این شما بودید که راه درست زندگی کردن را به من آموختید و امیدوارم که حقّتان را بر من حلال نمایید و امّا شما ای برادرانم وقتی که خبر شهادت مرا شنیدید ناراحت نشوید و وقتی که شهید می شوم و جنازه ام را آورده اند از جنازه ام فیلم برداری نکنید و از خدا می خواهم جنازه ام را پــــــــودر کند زیرا نمی خواهم کسانی که پشت سرم حرف می زدند بر سر جنازه ام حضور داشته باشند برادرانم از شما می خواهم که راه مرا ادامه دهید چه در جبهه چه در پشت جبهه.
اگر بدی از من دیدید مرا حلال کنید و شما ای دوستانم که خبر شهادت مرا شنیدید ناراحت نشوید که دوست خود را ناکام از دست دادید بلکه من به کام خود رسیدم برای من هیچ چیز بالا تر از شهادت نیست و همواره از شما می خواهم به فکر خدا باشید و آخرت را از یاد نبرید که در غیر این صورت گمراه خواهید شد.
در خاتمه از تمام دوستان و آشنایان التماس دعا دارم از همه شما حلالیّت می طلبم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
جلال منصف 26/10/1366
بوفلفل
بخاطر سن کمش او را اعزام نمی کردن.
مادرش می گفت، یک روز شناسنامه خود را آورد، گفت اگر سن مرا یک سال
بالا ببری مرا به جبهه اعزام می کنند. می گفت از همان وقت گفتم این پسر دیگه بر نمی گرده.
درست روز آخر جنگ که قطع نامه 598 امضاء شد او در منطقه شلمچه به شهادت رسید.
از چپ اولی شهید جلال منصف
در وصیت نامه اش این چنین گفت!
ای کسانی که همیشه به فکر مادیات هستید، آیا من هنوز نوجوانی نیستم که باید
زندگی را دوست بدارم، آیا دلم نمی خواهدکه در زیر سایه ی پدر و مادرم زندگی آرامی داشته باشم.
چرا رختخواب گرم و نرم را فراموش کردم و به جبهه آمدم و سختی ها را تحمل کردم؟
زیرا لذتی که آخرت دارد دنیا ندارد، شیرینی های دنیا زود گذر است، ولی
شیرینی اخروی جاودانه و پایدار.
برای من هیچ چیز بالاتر از شهادت نیست!
ای دوستان من، ای برادران، از شما می خواهم که مرا به خاک نسپارید،
مرا در یاد بسپارید.
به نام خدا
شهید جلال منصف در 18 شهریور سال 1351 دیده به جهان گشود.
او در خانواده ای بسیار مذهبی با اوضاع مالی بسیار مختصر و ضعیف بزرگ شد، امّا در این خانواده رابطه با اهل بیت بسیار قوی بود و در همان سن وسال کودکی انس والفت او با اهل بیت شکل گرفت.
مادر محترمه او سخنرّان جلسات مذهبی زنانه بود و در فعّالیّت های سیاسی و مذهبی فعالیت بسیاری داشت. همین سبب شد که فرزندانی عاشق اهل بیت، انقلاب و امام خمینی تربیت کند.
وی درسال اوّل راهنمایی درس را رها کرده و جاذبه ی جهاد و جبهه او را به خود جذب کرد.
در نهایت با تغییر در شناسنامه و سماجت پدر و مادرش به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد.
او در طول حضور در جبهه به ادامه تحصیل پرداخت و در مدت کوتاهی تا مقطع دبیرستان و دیپلم آموخت.
شوق وصال معبود او را به لقاءالی الله می کشاند.
وعده دیدار او با معشوق در 31 تیر ماه سال 1367 در منطقه عملیّاتی شلمچه عراق عملیات بیت المقدس 7 صورت پذیرفت.
روحش شاد و یادش گرامی .
کلیپ گروه 1 : سر گروه محمد مهدی رضا نیا
مرتضی رشتیان-محمد حسن صادق پور-امیرحسین فرهادی-طاها ازرودی-علیرضا تقوی
جهت دریافت اینجا کلیک نمائید ....
کلیپ گروه 2 : سر گروه محمد مهدی علوی
امیرحسین اویسی-علی اویسی-امیرعباس علیجانی-ابوالفضل علیجانی
جهت دریافت اینجا کلیک نمائید ....
کلیپ گروه 3 : سر گروه امید ابوکاظمی
علی برخش-امیرمحمد ملا محمدی-مهدی اسدی-مهدی بوذرپور-علیرضا هاشم پور
جهت دریافت کلیپ اول اینجا کلیک نمائید ....
جهت دریافت کلیپ دوم اینجا کلیک نمائید ....
کلیپ گروه 4 : سر گروه محمد رضا فرشاد پور
قائم جعفری-محمد علیجانی-علی کارامد-محمد باباپور-ابوالفضل واحدی
جهت دریافت اینجا کلیک نمائید ....
دانلود نرم افزار شهید پژوهی شهید منصف
برنامه نویسی و اجرا : محمد مهدی رضا نیا
توجه توجه
رمز عبور نرم افزار سال شهادت : 1367 می باشد